سکسکه....!!!
دیشب وقتی از دستشویی آوردمت بیرون.... یه دفعه گفتی ... اااا .. مامان چرا این جوری می شم....؟؟؟؟ در حالی که داشتم در رو می بستم گفتم چه جوری...؟؟؟ گفتی این جوری.... هع....!!!! برگشتم نگات کردم دوباره گفتی ...هع...!!! گفتم آهان این سکسکه ست ...!!!! و تو هی می خندیدی و بینش سکسکه می کردی و باز بیشتر از این حالت خنده ات می گرفت.... می خواستم بگم نفستو نگه دار تا خوب بشی ولی تو فقط در حال خندیدن بودی....!! این اولین باری بود که سکسکه ات گرفته بود البته توی بزرگی... ...